پارت صد و نهم

زمان ارسال : ۷۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 11 دقیقه

«معین که اجازه نداد سقطش کنیم. دیگه باید باهاش کنار بیام»
گلشن پیام فریال را خواند و لبخندی به لبش آمد! از اینکه می‌دید آن بچه قرار است در سلامت بماند؛ دلش گرم شد! از چند روز پیش که فهمیده بود خواهر شوهرش باردار است مدام دلشوره داشت... واقعا به جای فریال عذاب وجدان سقطش را داشت! حتی از خودش می‌پرسید چرا اویی که واقعا بچه می‌خواهد این‌طور غافلگیر نمی‌شود؟ کاش او هم یک روز غافلگیر شود!

1243
157,927 تعداد بازدید
6,538 تعداد نظر
123 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

آزاده دریکوندی : ۵ ماه پیش

❌توجه❌
بیست و چهار ساعت پس از رایگان شدن آخرین پارت مونالیزا، تمام پارت‌های این رمان دوباره به حالت وی‌آی‌پی بر می‌گردن.
با احترام
نویسنده‌ی رمان

آزاده دریکوندی : ۴ ماه پیش

🔴 مونالیزا رو چجوری سریع بخونم؟🤔
با خرید اشتراک! روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخش رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
✅ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
❌خبر مهم و فوری❌
حالت سکه ای در تاریخ یکشنبه ۱۱ شهریور ماه برداشته و اشتراک رمان نیز افزایش خواهد یافت.
۲۴ ساعت پس از پایان پارت گذاری؛ رمان از حالت سکه ای خارج می شه و دلیلش توی کانال تلگرامی نوشته شده.
با احترام
نویسنده ی رمان

آزاده دریکوندی : ۲ ماه پیش

سلام نویسنده ی رمان هستم😅 وَ قراره آخرین اطلاعیه این رمان رو بخونید.
از بیست و پنجم دی ماه تا به امشب با رمان مونالیزا کنارتون بودم... با قصه ای که گاهی شما رو احساساتی کرد و گاهی خندوند و گاهی هم به شما نشون داد خصلت های ناپسند چقدر می تونن آزار دهنده باشن!
در کنار شما لحظات فوق العاده ای داشتم که به من نشون داد آنلاین نویسی با تمام سختی ها و استرس هایی که برای شخص نویسنده داره چقدر می تونه لذت بخش باشه.
از آدم هایی براتون گفتم که به وجودشون ایمان دارم حتی اگه توی سرم زندگی کنن و تمام تلاشم رو کردم تا شما هم مثل خودم با قلبتون احساسشون کنید و از پس کلمات و جملاتی که نوشتم اون ها رو ببینید.
اومدم بهتون بگم این نهایت تلاش من برای روایت این قصه در تمام این ۱۲۳ پارت بود که با عشق فراوان تایپ کردم.
تشکر ویژه دارم از دوستانی که برای حضورشون در اینجا ارزش قائل بودن و با کامنت هاشون اعلامش کردن.
بسیار بسیار ممنونم که با حمایت های شما وجود «مونالیزا» در چارت برترین ها ثابت بود... چه در رمان های برتر هفته، ماه و سال و چه در پر بحث ترین ها!
و تشکر می کنم از دوستانی که به قلم و تعهد کاری بنده در رابطه با پارت گذاری به موقع اعتماد کردن و اشتراک رمان رو خریداری کردن.
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که عقیده داشتن سکه هایی که می گیرن بنده رو ثروتمند نمی کنه و به عشق رمان با سختی های سکه گرفتن کنار اومدن و همراهم بودند .
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که رمان رو بدون سکه و رایگان خوندن؛ اما خودشون رو مسئول دونستن کامنت هایی جهت حمایت از رمان بذارن.
خداحافظ خانواده ی مظفری
خداحافظ خانواده ی رفیعی
و خداحافظ خانواده ی امینی
💚💚💚
رمان جدید بنده با نام «مهمیز های سیاه» در ژانر مافیایی و اکشن و با قصه ای کاملا متفاوت در حال پارت گذاری در بخش آنلاینه که همراهی شما رو با عشق می طلبه💚

امیدوارم از رمان لذت برده باشید و بدونید که دوستی ما پایداره💚

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • نفس

    00

    ای وای😂😂😂😂چ راحت میگه***دهنت😂😂😂😂

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    فقط گفتنش راحته!😂

    ۲ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    عالی بود مثل همیشه گل کاشتی ❤️💋وایییییی فرهاد فهمید آخی حتی بهشم فکر نکرد عزیزم 😁😎ولی برو فکر کن چون دایی شدی🤣🤣🤣😝😝

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    حواس جمعی معین تمام معادلات رو بهم ریخته🙈

    ۲ ماه پیش
  • شاپرک

    00

    👏👏👏👏❤️❤️❤️❤️

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    💚💚💚💚

    ۲ ماه پیش
  • مرجان

    ۱۸ ساله 00

    واییی گلشن و فرهااااد خدا بودن این پارت فقط اونجایی که پسرم گفت بزار زنگ بزنم به معین بگم ری....دم دهنتتت😂😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🔥🔥🔪🔪

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    خیلی دلم می‌خواست زنگ می‌زد ببینم واقعا روش می‌شد اینو بگه یا نه😂فرهاد چشمش به معین می‌افته لپاش از خجالت سرخ می‌شه😂

    ۲ ماه پیش
  • هانا

    00

    فرهاد میرزا بازم گل کاشت دیدی بچم چقدر با جنبه .نازنین چ فکری می کنه فرهاد چ فکری واسه همین جنتلمن بودنشه ک کلی هوادار داره امینی ... دهنت😅

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    نازنین مریضه😑

    ۲ ماه پیش
  • نیلوفرسامانی

    00

    از دست فرهاد میرزا🤣🤣🤣ولی معین رو ببین😍😍چه حواسش به فریال هست❤️🥰❤️

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    نیلوفرو ببین چه حواسش به معین هست😍😍😍😍

    ۲ ماه پیش
  • رویا (دلتنگ عطا)

    00

    آقای معینی خدا برسه به دادت 🤣

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    آقای معینی باید دایره لغت فحشش رو هم آپدیت کنه به شدت🙈

    ۲ ماه پیش
  • ایلما

    00

    طرز فکر و فرهنگ اینجا خوب خودش ونشون داد عکس العمل معصومه و نازنین رو ببین و واکنش فرهاد و☹️☹️عطا حق داشت بنده خدا😂😂کو گوش شنوا

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    معین رو در پارت ۱۱۳ بدیم دست عطا و تقابل این دو چغر بد بدن رو ببینیم😂

    ۲ ماه پیش
  • ایلما

    00

    فکرکن وقتی فرهاد ب هول بودن اون دوتا فکرنکنه بقول فریال فقط تمرکزش رو سواستفاده گری معین بوده بقیه چ فکری میکنن 😂😂😂اونا بفکراینن ک فریال برای بچه داری زوده

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    طفلی آقای امینی که حالا حالا ها کسی بیخیالش نمی‌شه😆

    ۲ ماه پیش
  • آمینا

    00

    فرهاد معین زن ذلیل نگران نباش میتونه ادا اطواراشو جمع کنه😅فکر کن زنگ بزنه نگه معین***دهنت بگه آقای امینی***دهنت🤐🤐🤐حالا عطا رو چیکار کنیم.این از فرهاد که جنبش بالا بود🙉🙉

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    بود؟ دیگه نیست؟؟ یعنی بگم آخ جون دارم محبوبیت فرهاد رو کم می‌کنمممم؟😅

    ۲ ماه پیش
  • سمیرا

    00

    من***دهنت😂🤣🤣

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    فکر کن معین اینو بشنوه😂

    ۲ ماه پیش
  • منیر

    00

    عالی مثل همیشه 💐

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    مرسی😍💚

    ۲ ماه پیش
  • پرنیا

    00

    چقد بده داریم ب پایان نزدیک میشیم😞😞😞خدافظی با این خانواده سخته برام

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    من هم خوشحالم هم ناراحت🥺

    ۲ ماه پیش
  • پرنیا

    00

    فرهاد چرا قپی میایی؟؟آخه توصدای اونو بشنوی خدایی میگی امینی***دهنت 😂😂دِ ن دِ،واکنش فرهاد اینه واکنش عطا چی باش خدایا😥 عطاچنان کرده با ما که ازمعین بیشتراسترس داریم اونم داره مروارید میدوزه

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    فرهاد یادش رفته چقدر از معین خجالت می‌کشه و معذبه پیشش😅 واکنش عطا در پارت های ۱۱۲ و ۱۱۳🙈

    ۲ ماه پیش
  • حنا

    20

    اههههه چرا نزاشتی فرهاد بزنگه یکم بخندیم 🙄🙄🙄،،ولی خداییش خیلی حواسش جمعه

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    به شدت حواس جمعی داره😅

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.